کد مطلب:2946
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:12
در نامهء قبلي توضيح دادم كه مأمورين انتظامي مرا دستگير كرده , سيلي زدند و ساعت ها نگه داشتند, اكنون از مأموران ارتش و نيروي انتظامي متنفرم , چگونه اين مسئله را فراموش كنم , اگر پدرم قضيه رابفهمد, اذيتم مي كند, از رفتن به آن شهر هراس دارم , لطفاً مرا راهنمايي كنيد.
خواهر گرامي ! نامه شما را دريافت كرديم , از نامه محبت آميز شما تشكر مي كنيم , اعتماد و حسن ظن شما به محققان اين مركز, سبب دل گرمي و تلاش بيش تر, مي شود. همان طور كه در نامهء پيشين تأكيدكرديم , برخورد مأموران با شما مناسب نبوده و آنان حق زدن و باز داشت شما را نداشته اند, شما مي توانيد عليه آنان شكايت كنيد و يا اگر حال و حوصله و وقت پي گيري را نداريد, نامه اي به سازمان قضايي نيروهاي مسلح ويا به فرمانده نيروي انتظامي و مقامات بالاتر شهر و استان بنويسيد و آنان را در جريان بگذاريد و ادعاي شرف كنيد, اگر شما از كارنامهء خود بيمي نداريد, براي چه نگران باشيد و چرا از رفتن به آن شهر هراس داشته باشيد؟به هرحال برخورد نامناسب برخي از نيروهاي انتظامي , نبايد موجب بدبيني شما به تمام نيروها گردد; زيرابدون شك , اكثر نيروهاي انتظامي در خدمت مردم براي آسايش و امنيت ما تلاش مي كنند.
بايد توجه كنيد كه هيچ كس براي شما دل سوزتر از پدر نيست ; بنابراين , از فهميدن وي ناراحت نباشيد ومسئله را با احساس و عاطفه با او در ميان بگذاريد, به ويژه اگر دايي و ديگر بستگان كه در جريان هستند, از شماباج بخواهند, بايد حتماً پدرتان و برادران را در جريان بگذاريد; زيرا دير يا زود ممكن است جريان را ازكانال هاي ديگر بفهمند و براي شما ايجاد مشكل كنند.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.